سرو را شیوه رفتار تو از جا ببرد


کبک را با همه شوخی روش از پا ببرد

خانه چشم تو پرداخت مرا از دل و دین


رخت را خانه ندیدیم به یغما ببرد

راه باریک فنا راه گرانباران نیست


سوزنی را نتوانست که عیسی ببرد

شکوه عفو ز گرد گنه ما بیجاست


سیل جز خار چه دارد که به دریا ببرد؟

حیف و صد حیف که در مجمع خوبان صائب


نیست امروز حریفی که دل از ما ببرد